بلندی های بادگیر...

ساخت وبلاگ
یادمه یه احمقی میگفت: غمگین تر از مردی که تو تنهایی گریه میکنه، مردیه که منتظر تنها شدن و گریه کردن می مونه ولی اشکاش خشک شدن.

و خود هم نفهمیدم درد مرا...

بلندی های بادگیر......
ما را در سایت بلندی های بادگیر... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pesarayeabia بازدید : 4 تاريخ : پنجشنبه 25 بهمن 1397 ساعت: 5:10

مثل وقتی که زندگی بهت لبخند میزنه ولی از دور...

بلندی های بادگیر......
ما را در سایت بلندی های بادگیر... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pesarayeabia بازدید : 6 تاريخ : پنجشنبه 25 بهمن 1397 ساعت: 5:10

میشد حس رضایت رو کاملا از تو چشام خوند...یه جورایی انگار یه هاله ای از خوشبختی دورمو گرفته بود! حالا که فکرشو میکنم میبینم احمق بودم که انتظار نداشتم چنین اتفاقی بیوفته!همه چیز کلیشه کامل بود! یه شب س بلندی های بادگیر......ادامه مطلب
ما را در سایت بلندی های بادگیر... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pesarayeabia بازدید : 6 تاريخ : پنجشنبه 25 بهمن 1397 ساعت: 5:10

رو صندلی شاگرد نشسته بودمو طبق معمول از قانون "تو ماشین سیگار کشیدن ممنوع" محمد عذاب میکشیدم.برگشتم یه نگاه به علی کردم. طبق معمول سرش تو اون گوشی کوفتیش بود! نمیدونم چی واسش تو اون گوشی ریدن که یه لحظه از خودش جداش نمیکنه!!سرمو به جلو برگردوندم، یه کش و قوسی به خودم دادم تا یکم از خستگیه کل روز پشت اون میز نفرین شده نشستن رو کم کنم.دستامو پشت سرم گره کردم و بلندی های بادگیر......ادامه مطلب
ما را در سایت بلندی های بادگیر... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pesarayeabia بازدید : 7 تاريخ : شنبه 15 ارديبهشت 1397 ساعت: 17:43

خدایا شکرت...شرط میبندم داری از خودت میپرسی این واسه چی داره از من تشکر میکنه!!ولی عب نداره، شکرت که بدتر از این نیست...چون زندگی مضخرفه دلیل نمیشه که آدما هم مدام ازش بنالن تا زندگیرو واسه خودشون سخت تر کنن! شکرت واسه همون ۴ تا کتابی که آخر شبا میخونم و ذهنم یکم از دنیای واقعی فاصله میگیره.شکرت واسه این که Friends رو ساختن تا حداقل یه زندگیه الکی تو دل شخصیت هاش واسه خودم درست کنم و باهاشون بخندم، گریه کنم، عاشق بشم و با دیالوگ مونیکا آروم شم که میگفت: زندگی مضخرفه، ولی عاشقش میشی... شکرت واسه اون چنتا گلدونم پشت پنجره که با دیدنشون انگار دوباره به دنیا میام و مثل یه بچه خوشحال میشم...شکرت واسه اون روز تابستونی که ۵,۴ ساله بودم، پسر خالم منو نشوند تو ماشینشو کل راه از اردبی بلندی های بادگیر......ادامه مطلب
ما را در سایت بلندی های بادگیر... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pesarayeabia بازدید : 3 تاريخ : سه شنبه 7 آذر 1396 ساعت: 8:44

- چرا دیگه ساز نمیزنی؟ یه زمانی دیگه داشتی شورشو در می آوردی! - راستش دیگه مثل قدیم واسش شوق و ذوق ندارم ولی ممنون از تعریفت!! - چرا چی شد مگه؟ - یه مدت دلم خواس پاپ بزنم ولی واقعیتش صدام زیاد تعریفی نداشت. - تو که کلاسیک زدنت قشنگ و با احساس بود، دیگه همونم نمیزنی؟ - باور کن دیگه دلت نمیخواد همونم بشنوی!! - واست عادت شده نه؟؟ - چی؟؟ چی واسم عادت شده؟ - همین کارات، همین که چیزی که داریو ول میکنی و می چسبی به خیال و آرزو های واهی... - راستش وقتی جوون تر بودم همین واسم یه امتیاز بود! با پوزخند میگه: آره رفیق! ولی نه تو این دنیا!!! بلندی های بادگیر......ادامه مطلب
ما را در سایت بلندی های بادگیر... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pesarayeabia بازدید : 4 تاريخ : سه شنبه 7 آذر 1396 ساعت: 8:44

بيشتر از هر فاصله اى فاصله اى كه از خودت ميگيرى زجر آوره.

بلندی های بادگیر......
ما را در سایت بلندی های بادگیر... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pesarayeabia بازدید : 13 تاريخ : جمعه 16 تير 1396 ساعت: 19:30

قول بده اين پاكت كه تموم شد ديگه بهت فكر نكنم.

بلندی های بادگیر......
ما را در سایت بلندی های بادگیر... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pesarayeabia بازدید : 14 تاريخ : جمعه 16 تير 1396 ساعت: 19:30

- میخوام یه رازی رو بهت بگمدر حالی که خدا خدا میکرد اون چیزی که فکر میکنه نباشه جواب داد: بگو - خیلی بهت وابسته شدم، نمیدونم چرا هرچی تو میگی بدون چون و چرا انجام میدم! اصلا انگار منتظرم تو در مورد یه چیزی نظر بدی که همون کارو کنم!! وقتی تو ناراحتی منم عذاب میکشم، وقتی میبینم داری با خودت چیکار میکن بلندی های بادگیر......ادامه مطلب
ما را در سایت بلندی های بادگیر... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pesarayeabia بازدید : 8 تاريخ : جمعه 16 تير 1396 ساعت: 19:30

غمگین ترین تصمیم ها همیشه تو پایان یه وابستگی گرفته میشه...

بلندی های بادگیر......
ما را در سایت بلندی های بادگیر... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pesarayeabia بازدید : 9 تاريخ : جمعه 16 تير 1396 ساعت: 19:30